فعالیت های ماه ششم...

 سلام نازگل من...

امیدوارم که حالت خوب باشه قشنگم...

دیروز چکاپ داشتم... بازم صدای قلب کوچولوت رو شنیدم. وای عزیزم... نمی دونی چقدر عاشق شنیدن صدای تاپ تاپ قلب تو ام

عسل مامان اگه بدونی این روزا چقدر سرم شلوغ بود...خدا رو شکر خرید سیسمونیت کامل شد.  ٢ هفته ای میشه که بعد از ظهر ها،تا ددی از سر کار میاد میریم بهار و با بسته شدن مغازه ها برمیگردیم خونه... تقریبا همه ی وسایل مورد نیاز رو خریدیم. حتی سرویس خوابت رو هم فردا تحویل میدن فقط..........

من و باباییت تصمیم گرفتنیم تا موقع اومدن تو خونمون رو عوض کنیم و یه خونه ی بزرگتر بخریم که ٢ تا اتاق خواب داشته باشه... اما هنوز جور نشده...

مامانی ازت میخوام برامون دعا کنی...دعا کن که اگه قراره اسباب کشی تو راه داشته باشیم زودتر این اتفاق بیفته که منم تکلیفم رو بدونم.

دعا کن مشتری خونمون زودتر تصمیمشو بگیره تا ما هم بریم خونه ای رو که پسندیدیم معامله کنیم و انشاا... تا عید بریم خونه ی جدید.

میدونم خدا ی مهربون دعای تو فرشته کوچولو رو بی جواب نمیزاره.

آخ اگه بدونی چقدر دوست دارم اتاقت رو زودتر بچینم ... خدایا کمک..............

نازدونه ی من ... با اینکه باورم نمیشه اما چیزی به پایان ماه ششم نمونده...

مواظبت هستم... تو هم مواظب خودت باش

دوستت دارم شـــــــــــــــــــــدیـــــــــــــــــــــد به مدت مـــــــــــــــــدیـــــــــــــــــــــد