نامه ای برای دخترم
دختر نازنينم...عروسكم...شيرينم
نوشتن نامه واسه يه نى نى توى راه شايد كار خنده دارى باشه اما وقتى فكر ميكنم شايد يه روزى تو اين نامه رو بخونى و حال اين روزاى منو بفهمى،حس خوبى بهم دست ميده.
فرشته كوچولوى من، چيزى نزديك به نه ماهه كه تو دارى تو وجود من زندگى ميكنى و قلب كوچيكت داره تو تن من ميزنه...
تو اين مدت چه لحظه هاى شيرينى ، چه خاطره هايى ، چه زيستنى با تو داشتم... ولى ديگه آخراشيم.
چيزى به اومدنت نمونده و من بيقرارم...
با اينكه ميدونم ديگه هيچ وقت مثل الان و تا اين اندازه بهم نزديك نخواهيم بود اما نميدونى كه با چه عشقى منتظر اومدنتم...
ميخوام توى آغوشم حضور گرمت رو احساس كنم ، ميخوام هر روزم رو با تو شروع كنم ، ميخوام بغلت كنم و ببوسمت.
مامانى ، تو يه فرشته اى ... يه هديه از آسمون كه خداى مهربون براى ما فرستاده. اى كاش لايق داشتنت باشم
خدايا كمكم كن
كمكم كن كه بتونم مادر خوبى براى دخترم باشم ، كه براش بهترين ها رو بسازم و به بالاترين جاها برسونمش
دختركم، همين روزا تو قدمهاى كوچولوت رو تو اين دنيا ميذارى و چشم مارو روشن ميكنى...
ميدونم همون اندازه كه من استرس دارم و يه جورايى نگرانم، تو هم از پا گذاشتن تو اين دنياى ناشناخته ميترسى اما گل نازم از هيچى نترس و نگران چيزى نباش چون من اينجام.
من اينجام كه همه ى عمرم رو به پات بذارم و فداى يه لحظه آرامشت بشم اينو بدون كه تمام زندگى من و بابايى هستى و از اين به بعد بزرگترين هدف و آرزوى ما آسايش و رفاه و خوشبختى توئه...
دوستت دارم و بى صبرانه منتظر اومدنتم...
همیشه عاشقت-مامان مریم